فروردین 96
تا بیست و سه ماهگی امسال برای اولین بار تا روز چهارده من تعطیل بودم واقعا عالی بود، قرار بود ی برنامه سفر بزاریم که به علت سرمای شدید و ترس از مریض شدن گل پسر مسافرت رو کنسل کردیم امسال سالی پر برکت با بارش باران و برف داشتیم شب عید که کلی برف اومد حتی روز نهم فروردین بازم بارش برف رو داشتیم و بقیه روزها کلا بارانی بود و کلی شکرگزار بودیم چون واقعا با این کمبود آب به این بارش ها نیاز فراوان داشتیم ناگفته نمونه اول بابایی و بعد من شدیدا سرما خوردیم که با مراقبت های فراوان مامانی از گل پسر خدا رو شکر پسری اصلا مریض نشد. وقتی عیدی هاتو گرفتی خیلی خوشحال بودی و کلا بازی میکردی در گذر تعطیلات نوروز سالگرد آقا و مانی رو داش...